دردل یک طلبه با امام زمان
مهدی جان دلم به وسعت دنیا گرفته از این همه بی عدالتی .مهدی جان مدتهاست با تو دردل نکرده ام دلم از بعضی یارانت گرفته آنها که ندانسته قضاوت می کنند وخود را از همه بالاتر می دانند آنهایی که فکر می کنند به تو نزدیکند وهر جا می رسن ادعای سربازی می کنند اما پای عمل که می آید چیزی ندارند می گویند وعمل نمی کنند اگر فقط به این آیه عمل می کردند که(( لم تقولون مالا تفعلون)) ویا حداقل به این مطلب که هر چه برای خود میپسندید برای دیگران هم بپسندید شاید وضع به گونه ای دیگر بود .هر کجا قدم میگذارم به خاطر برخورد غلط بعضی از این روحانی نماها به ساحت مقدس طلبگی توهین می شود مهدی جان تا کی باید بغض خود را در گلو نگه داشت ودم بر نیاورد این همه بی عدالتی .نه در حدی هستم که بتوانم مشکلات مردم را حل نمایم نه می توانم ببینم وساکت باشم چه شبها که کودکی از گرسنگی خوابش نمی برد ویک عده از زیادی خوردن قی می کنند .چه بسیار کودکان که از سرما لباس برای پوشیدن ندارند وعده ای در فکر تفریحهای فرنگ خود هستند.به خدا زمان آن رسیده که بیایی وعدالت را بر پهنه جهان بگسترانی .مهدی جان بیا مولاجان.
زهی خجسته زمانی که یار باز آید چراغ بزم جهان ،با وقار باز آید
هر آنکه دل بر معشوق خود امانت داد به یاد یار زمانه ،ثمربه با آرد
به راز نیم شب دل شکستگان ازل حجاب چهره بر انداز ای مه داور